اين روزها باشگاههاي بزرگ براي جا نماندن از رقبا در اين بازار بازيکناني را جذب ميکنند که از آخرين کار خاصشان در زمين فوتبال سالها گذشته است.بازار نقل و انتقالات فوتبال بيبرنامهتر، افسارگسيختهتر و ولخرجتر از تمام ادوار فوتبال ايران درحال گذر است. شايد ادعاي بزرگي نباشد اگر عنوان کنيم دلالهاي حاکم بر اين بازار يکي از پروپيمانترين فصلهاي خود را پشتسر ميگذرانند. در سايه بيخيالي مسئولان فوتبال و بيقانوني خاص حاکم بر اين بازار، آنها مشغول چپاندن بازيکنان تاريخ مصرف گذشته، بازيکنان بيکيفيت، بازيکنان مصدوم و بازيکنان پا به سن گذاشته به باشگاهها هستند. دلالها دارند بدون مزاحمت فنچهاي روي دستماندهشان را به اسم قناري به فوتبال بيقانون و بيسروصاحب ايران ميچپانند و باشگاهها هم براي خريدن اين قناريهاي قلابي سرودست ميشکنند. باشگاههايي که پول مردم و بيتالمال را به راحتي آب خوردن خرج ميکنند بدون اينکه نگران پاسخگويي باشند.اين روزها باشگاههاي بزرگ براي جا نماندن از رقبا در اين بازار بازيکناني را جذب ميکنند که از آخرين کار خاصشان در زمين فوتبال سالها گذشته است، اما دلالها چنان معرفيشان ميکنند و طوري کارهاي 10 سال قبل را بزرگ جلوه ميدهند که انگار همين ديروز اتفاق افتاده است. نمونهاش همين جناب «سرژ ارويه» که به اسم يک مدافع جسور و قدرتمند به پرسپوليس انداختندش. بله، اين مدافع ساحل عاجي – فرانسوي 32 ساله را به پرسپوليس انداختند، چون همين حالا هم مصدوم است و کاملاً از شرايط مسابقه به دور، ولي خب دلالجماعت کارش را بلد است. او چندين سال پيش در ترکيب تاتنهام به منچستر گل زده و ما هرچه ديديم چيز خاصي در گلش مشاهده نکرديم، اما وقتي قرار شد او را به پرسپوليس بيندازند، همين گل معمولي شد «سوپرگل» تا پرسپوليسيها سراسيمه پاي کار بيايند. فقط در اين ماندهايم؛ وحيد هاشميان که حرف اول و آخرش نظم است و همين حالا قلم قرمز به دست گرفته براي نخواستن چند بازيکن داخلي و البته خوب، چطور حاضر شده اين خارجي مصدوم را بپذيرد!دلالجماعت حسابي مشغول کار است. اين جماعت کالايشان را طوري معرفي ميکنند که گويا روي دست آن نه مهاجمي پيدا ميشود و نه مدافعي، کسي هم نميپرسد که اگر اين بازيکن اينقدر خوب است چرا تا الان بيرون مانده است. مثلاً همين استقلال که اين روزها اينقدر بيدروپيکر شده که هر کسي ساز خودش را ميزند. استقلال يکي از بهترين دروازهبانهاي فوتبال ايران را با همين بيدروپيکري از دست داد و حالا به دنبال دروازهبان خارجي است. نامي که اول مطرح شد دروازه باني 38 ساله اسپانيايي بود که از آخرين حضورش در زمين مسابقه نزديک به 600 روز ميگذشت، اما، چون مورد علاقه ساپينتو و البته دلالها بود تبديل شد به شماره يک دست نيافتني، گزينهاي که هنوز هم احتمال حضورش در استقلال منتفي نشده است.استقلال که در نقل و انتقالات بسيار بد عمل کرده، حالا براي جبران دست به هر کاري ميزند. آخرين نمونهاش هم عقد قرارداد با «داکنز نازون» مهاجم 31 ساله هائيتيتبار باشگاه کايسري اسپور ترکيه است، مهاجمي که از او هم کارنامه درخشاني رو شده تا مسئولان استقلال سر کيسه را شل کنند که 650 هزار يورو (65 ميليارد تومان) را تقديمش کنند، رقمي که قطع به يقين نازون حتي درصدي از آن را هم در ترکيه نميگرفته است.اين فضاي حاکم بر بازار نقل و انتقالي است که طليعه آغاز رقابتهاي فوتبال ليگ برتر است. فوتبالي که از آن توقع رشد و بالندگي داريم. فوتبالي که سالهاست بازيکنساز نيست. فوتبالي که سالهاست به خوردن پول مردم عادت کرده است. فوتبالي که حتي اردوهاي پيشفصلش هم فقط خرج اضافه است، چون باشگاهها براي عقب نماندن از رقبا به اردوي خارجي ميروند، آن هم فقط با 11 بازيکن و اصلاً هم مهم نيست که اين اردو بهدرد ميخورد يا نه، مهم فقط برگزاري آن و هدر دادن پول مردم، آن هم به اسم رضايت مردم و هواداران است. اردوهايي که بسياري از بازيکنان بيکيفيت و بدون تيم مانده خارجي در همين اردوها به تيمهاي ايراني چپانده ميشوند.جاي تأسف است که تمام اين اتفاقات جلوي چشم مسئولان فوتبال رخ ميدهد. مسئولاني که صداي ادعاهايشان گوش فلک را کر ميکند، اما خودشان و قوانينشان براي متخلفان فوتبال پشيزي ارزش ندارند. مسئولاني که همين حالا خوب ميدانند تکتک اين خارجيهاي بيکيفيت پروندههاي شکايات چندين ميلياردي آينده هستند، اما کاري نميکنند!