موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13155
اين يک رؤيا نيست

بسم‌الله الرحمن الرحيم
اتفاقي و تصادفي نيست که در يک روز يعني روز جمعه 17 مردادماه جاري سه اقدام در منطقه پرآشوب خاورميانه و قفقاز به نفع آمريکا و رژيم صهيونيستي صورت مي‌گيرد. تصويب اشغال کامل غزه در کابينه امنيتي اسرائيل، تصويب خلع ‌سلاح حزب‌الله در دولت لبنان و امضاء قرارداد صلح ارمنستان و جمهوري آذربايجان در واشنگتن با پيوست واگذاري مديريت دالان زنگزور به آمريکا، سه رويدادي بودند که برنامه‌ريزان آمريکائي – صهيونيستي آنها را تدارک ديده بودند و در يک روز به سرانجام رساندند. اين هر سه اقدام به ضرر ملت‌هاي منطقه و خيانت به مسلمانان هستند.
اشغال کامل غزه به معناي الحاق اين سرزمين به اسرائيل است که با استناد به مصوبه غيرقانوني کابينه امنيتي خود ادعاي مالکيت بر آن را خواهد کرد. درست است که کشورهاي عربي و مجامع بين‌المللي با اين مصوبه کابينه امنيتي رژيم صهيونيستي مخالفت کرده‌اند ولي اين رژيم با پشتوانه آمريکا به اين مخالفت‌ها اعتنا نخواهد کرد و با بي‌رحمانه‌ترين جنايت‌ها براي اخراج مردم غزه از سرزمينشان اقدام خواهد کرد. اين، بخشي از طرح تحقق اسرائيل بزرگ است که صهيونيست‌ها در حال اجرائي کردن آن هستند.
مصوبه خلع سلاح حزب‌الله لبنان که دولت اين کشور به دستور آمريکا آن را دنبال مي‌کند توطئه خطرناکي را به همراه دارد. شايد افرادي بگويند چرا در يک کشور که ارتش دارد يک گروه مسلح باید وجود داشته باشد؟ بنابراين وجهي ندارد حزب‌الله لبنان خلع سلاح نشود. اين نظر در صورتي قابل قبول است که دولت و ارتش لبنان بتوانند به وظيفه حراست از اين کشور عمل کنند و مانع تجاوز دشمن شوند. تاريخ نيم قرن اخير لبنان اين واقعيت تلخ را به اثبات رسانده است که نه دولت اين کشور چنين اراده و قدرتي دارد و نه ارتش مي‌تواند از عهده انجام اين وظيفه برآيد. به همين جهت بود که حزب‌الله لبنان در دهه 60 تأسيس شد و تجربه نشان داد که فقط حزب‌الله بود که توانست ارتش متجاوز اسرائيل را که تا بيروت پيشروي کرده بود از خاک اين کشور بيرون براند و استقلال لبنان را حفظ کند به ويژه آنکه از پشتوانه مردمي گسترده‌اي هم برخوردار است.
نکته مهم‌تر اينست که آمريکا و اسرائيل با اصرار بر خلع سلاح حزب‌الله، توطئه سنگين‌تري را در نظر دارند به اجرا بگذارند. آنها مي‌دانند ارتش لبنان نه اراده روياروئي با حزب‌الله را دارد و نه از چنان قدرتي برخوردار است که بتواند اين نيروي باتجربه و کارکشته را خلع سلاح کند. طراحان توطئه خلع سلاح حزب‌الله با اين طرح مي‌خواهند ارتش لبنان را دچار فروپاشي کنند و لقمه چرب کشوري با موقعيت ويژه لبنان را به راحتي ببلعند. آنها در اين مسير از مصوبه دولت لبنان براي مقابله با حزب‌الله استفاده کرده و لبنان را به عرصه يک جنگ سنگين تبديل خواهند کرد. روشن است که چنين هرج و مرجي مطلوب‌ترين وضعيت براي رسيدن اسرائيل به اهداف توسعه‌طلبانه‌اش در لبنان است.
امضاء قرارداد صلح ارمنستان و جمهوري آذربايجان يک ضرورت بود اما اولاً منهاي پيوست کنترل آمريکا بر دالان زنگزور و ثانياً نه با وساطت آمريکا که با هدف گسترش سلطه خود بر منطقه قفقاز و کنترل مسير غرب به شرق و تنگ‌تر کردن محاصره ايران وارد معرکه شده است. اين قرارداد صلح مي‌بايست با ريش‌سفيدي جمهوري اسلامي ايران ميان جمهوري آذربايجان و ارمنستان به امضاء مي‌رسيد تا از باز شدن پاي آمريکا به منطقه قفقاز جلوگيري مي‌شد و ايران نيز دچار دغدغه شيطنت بيگانگان در مرزهاي شمال غربي خود نمي‌شد.
از آمريکا غير از گسترش سلطه خود بر تمام نقاط جهان و حمايت از رژيم تروريستي و جعلي صهيونيستي نمي‌توان انتظار داشت. صهيونيست‌ها هم که در طرح توسعه اسرائيل همواره درصدد گسترش قلمرو نفوذ خود بودند و هستند. بنابراين، دولت‌هاي منطقه را بايد سرزنش کرد که چرا با اتحاد و همبستگي درصدد حفاظت از منافع ملت‌هاي خود برنمي‌آيند و راه را بر نفوذ آمريکا و رژيم صهيونيستي نمي‌بندند. در اين ميان، از دولت جمهوري اسلامي ايران به عنوان بزرگ‌ترين کشور منطقه انتظار بيشتري وجود دارد. ديپلماسي ما بايد آنچنان قدرتمند باشد که در هيچ زمينه‌اي به بيگانگان مجال دخالت ندهد و با ايجاد وحدت و همبستگي ميان دولت‌هاي منطقه، راه را بر نفوذ قدرت‌هاي سلطه‌گر ببندد. اين، يک رويا نيست، خواسته‌اي منطقي است که با تکيه بر اراده، استفاده از نيروهاي کاردان و باتجربه و روي آوردن به سياست همه‌جانبه‌نگر و هوشمندانه قابل تحقق است.