نيکول پاشينيان نخستوزير ارمنستان و الهام علي اف رئيسجمهور آذربايجان در کاخ سفيد و در حضور دونالد ترامپ با امضاي توافقنامه احداث کريدور زنگزور که ترامپ به آن نام پل "گذرگاه ترامپ!" را داده، رسماً پذيرفتند يک شرکت آمريکايي در مرز شمال غربي ايران چنين مسيري ايجاد کند و آمريکا و ارمنستان اين مسير را کنترل و اداره کنند. بدين ترتيب حضور آمريکا در شمال غربي ايران توسط دو همسايه ايران به رسميت شناخته شد.براساس گزارشها، ارمنستان موافقت کرده است که حقوق انحصاري مديريت اين کريدور را براي 99 سال به ايالات متحده واگذار کند. دونالد ترامپ اين مسير را «مسير ترامپ براي صلح و شکوفايي جهاني» ناميد و ادعا کرد که اين نامگذاري به افتخار او صورت گرفته، هرچند او شخصاً چنين درخواستي نکرده بود! اين کريدور که اکنون با عنوان «زنگزور فرامرزي» شناخته ميشود، مسيري است که آذربايجان را به نخجوان متصل ميکند و از خاک ارمنستان ميگذرد. اما برخلاف مسيرهاي معمول، اين گذرگاه تحت حاکميت کامل ارمنستان نخواهد بود، بلکه تحت نظارت بينالمللي يا منطقهاي اداره ميشود.اگرچه کريدور زنگزور در ظاهر، مرزي ميان ايران و ارمنستان را تشکيل ميدهد، اما موقعيت ژئوپليتيکي آن فراتر از يک مرز دوجانبه است. اين گذرگاه به نقطهاي راهبردي در معادلات قفقاز جنوبي تبديل شده که بازيگران متعددي از روسيه تا ترکيه و حتي آمريکا را وارد گفتوگو و رقابت کرده است.در چنين بستري، طرح اخير امريکا براي اجاره 99ساله اين کريدور، بهويژه در شرايط پساجنگ 12 روزه ايران با رژيم اسرائيل، حساسيتهاي ايران نسبت به تحولات اين منطقه را دوچندان کرده است.ويژگيهاي کريدور فرامرزيمنطبق بر تجارب گذشته، کريدور فرامرزي معافيت از قوانين گمرکي و مرزي ارمنستان و امکان عبور آزادانه خودروها و قطارها بدون توقف و بازرسي را در پي دارد. پيشتر مدل کريدور فرامرزي در مدلهاي تاريخي مانند کريدور سؤالکي (لهستان- ليتواني)، کريدور برلين (جنگ سرد)، و کريدور لاچين (قرهباغ) سابقه دارد.اتصال جهان ترکيهزبان از ترکيه تا آسياي مرکزي، بدون نياز به عبور از ايران، تضعيف نفوذ روسيه و ايران در قفقاز و تکميل حلقه فشار استراتژيک در شمال ايران همراه با کريدور مياني (Middle Corridor) و حضور ناتو از پيامدهاي طرح اخير است.تفاوت نسخه فرامرزي با مدل تحت حاکميت ارمنستاندرحالت عادي، ارمنستان کنترل گمرک و امنيت مسير را در اختيار دارد، اما در مدل فرامرزي، اين کريدور به يک گذرگاه کاملاً خارج از کنترل ايروان تبديل ميشود که تنها مالکيت زمين آن با ارمنستان است.منطبق بر از اظهار نظر کارشناسان، اين پروژه بخشي از يک برنامه گستردهتر براي محدود کردن نقش ايران در منطقه است.در بعد اقتصادي کاهش درآمدهاي ترانزيتي و حذف ايران از مسيرهاي تجاري را در پي دارد، از منظر جغرافياي سياسي، عامل محدود کردن دسترسي ايران به همسايگان و بازارهاي منطقه است.در زمينه امنيتي به افزايش حضور ناتو و متحدان آمريکا در مرزهاي شمالي ايران منجر ميشود و در بخش سياسي جلب حمايت کشورهاي همسايه براي محورهاي ضدايراني را در پي دارد.اين توافق در کنار پروژههاي ديگر مانند خطوط لوله انرژي دورزننده ايران، نشاندهنده تلاش آمريکا و متحدانش براي کاهش نقش راهبردي ايران در منطقه است.کريدور زنگزور دقيقا کجاست؟زنگِزور منطقهاي تاريخي و جغرافيايي در ارمنستان شرقي است و در دامنههاي کوههايي با همين نام جاي گرفته و امروزه عمدتاً با استان سيونيک جمهوري ارمنستان مطابقت دارد.اما، کريدور زنگزور (يا کريدور زنگهزور) به منطقهاي در جنوب قفقاز اشاره دارد که نقش مهمي در ارتباطات جغرافيايي و حملونقل در اين منطقه ايفا ميکند. اين کريدور در واقع راهي است که جمهوري آذربايجان را از طريق ارمنستان به نخجوان و در نهايت به ترکيه متصل ميکند.کريدور زنگزور در منطقهاي بين ارمنستان و نخجوان قرار دارد. نخجوان يک منطقه خودمختار متعلق به جمهوري آذربايجان است که به صورت زميني با خاک اصلي آذربايجان متصل نيست و توسط ارمنستان از آن جدا شده است. اين کريدور از بخش جنوبي ارمنستان، يعني استان سيونيک (که گاهي زنگزور ناميده ميشود)، عبور ميکند.منطقه زنگزور که امروز در کانون توجه تحولات ژئوپليتيکي قفقاز جنوبي قرار دارد، در گذشته بخشي از قلمرو ايران قاجاريه بود، اما در پي عهدنامه گلستان در سال 1813 به امپراتوري روسيه واگذار شد. با تشکيل اتحاد جماهير شوروي، بخشهايي از زنگزور از جمله مناطق گوريس، کاپان، مغري و سيسيان در چارچوب جمهوري شوروي ارمنستان تعريف شد و در سال 1995 رسماً به استان سيونيک پيوستند.در 29 نوامبر 1920 (1290ش)، با استقرار حکومت شوروي در ارمنستان، روز بعد مقامات آذربايجان شوروي به منظور رفع مناقشات ارضي، با واگذاري زنگزور به جمهوري تازهتأسيس شوروي ارمنستان موافقت کردند؛ تصميمي که بخشي از توافقات داخلي اتحاد جماهير شوروي در بازتوزيع سرزميني بود.دليل اهميت تنگه زنگزو براي ايران پس از جنگ 12 روزهنگراني ايران صرفاً به از دست رفتن يا انسداد مرز با ارمنستان محدود نميشود؛ بلکه دغدغه اصلي، پيامدهاي راهبردي فعال شدن اين مسير است. بسياري از تحليلگران معتقدند نگرانيهاي مطرحشده در مورد حذف مرز ايران و ارمنستان، بيشتر براي بيان دغدغههاي عميقتر است: ازجمله افزايش نفوذ ترکيه در قفقاز، تقويت ائتلافهاي جهان ترکها، گسترش نقش ناتو در نزديکي مرزهاي ايران و کاهش وابستگي جمهوري آذربايجان به مسيرهاي ترانزيتي ايران چراکه فعال شدن کريدور زنگزور، با عبور مستقيم از خاک ارمنستان، ميتواند جمهوري آذربايجان را مستقيماً به نخجوان متصل کند و مزيت ژئوپليتيکي ايران در اين مسير را از ميان ببرد.ازسوي ديگر، اهميت اين کريدور براي جمهوري آذربايجان نيز روشن است که به روابطش با ايران نيز مرتبط است؛ اين کشور بهدنبال دسترسي بيواسطه به نخجوان بوده و همزمان از حمايت ضمني غرب براي تسهيل اتصال به اروپا و مسيرهاي انرژي برخوردار است. در اين ميان، تهران نيز با دقت تحولات را رصد ميکند، چراکه هرگونه تغيير در وضعيت اين گذرگاه، همزمان بر روابط ايران با ارمنستان، آذربايجان، ترکيه و حتي روسيه و آمريکا اثرگذار است.در همين بستر، روابط تهران و باکو زير ذرهبين قرار گرفته است. درحاليکه الهام علياف، رئيسجمهور جمهوري آذربايجان، در پيامي خطاب به مسعود پزشکيان، مناسبات دو کشور را «در سطح بسيار عالي» ارزيابي کرد و از تداوم آن سخن گفت. اما برخي مقامات ايراني همچنان نسبت به روابط تهران-باکو هشدار ميدهند. از جمله، يک نماينده مجلس گفته بود پهپادهاي اسرائيلي از خاک و آسمان جمهوري آذربايجان براي حمله به ايران استفاده کردهاند. در اين مورد وي افزوده بود: «بمباران تبريز، اردبيل، رشت و تهران نتيجه مستقيم همکاري مستقيم باکو با اسرائيل بوده است.» چنين اظهاراتي در کنار احتمال اجاره کريدور زنگزور، نگرانيهاي امنيتي ايران را بهشکل محسوسي افزايش داده است.