کاري بکنيد… نه براي من. من سهشنبه اعدام ميشوم. براي بقيه32 مصري کاري بکنيد، همهمان را خواهند کشت".در شمال عربستان، در شهري به نام تبوک، سحرها با صداي قدمهاي سنگين نگهبانان در زنداني شلوغ آغاز ميشود. زندانيان اين بند، که آن را «بال مرگ» مينامند، هر روز با ترسي تکرارشونده بيدار ميشوند: ممکن است امروز نوبت يکي از آنها باشد.به گزارش گاردين، نگهبانان گروهي حدود بيست نفرهاند. بيصدا به سراغ يکي از زندانيان ميروند، جملهاي در گوشش ميگويند و او را با خود ميبرند. بعضي فرو ميريزند و اشک ميريزند، برخي فقط طلب بخشش ميکنند. بعد از آن، ديگر کسي از او خبري ندارد.اين روايت دهها خانواده مصري است که عزيزانشان در عربستان به اتهام قاچاق مواد مخدر در صف اعداماند، بيشترشان کارگران مهاجري که براي چند صد دلار، قرباني فقر و بيپناهي شدند.اميدي که نقش بر آب شددر سال 2021، با اعلام توقف موقت اجراي حکم اعدام در جرائم مواد مخدر، خانوادهها روزنهاي از اميد يافتند. تصور ميکردند وليعهد محمد بن سلمان در مسير اصلاحات گام برميدارد. اما تنها يک سال بعد، ممنوعيت برداشته شد و موج تازهاي از اعدامها آغاز گرديد.براساس آمار سازمان «ريپريو»، فقط از ابتداي سال 2024 تا امروز، دستکم 264 تبعه خارجي در عربستان به جرم مواد مخدر اعدام شدهاند.بند مرگ در تبوکاواخر سال گذشته، مقامهاي زندان تبوک، که ميان زندانيان به «زندان مرگ» معروف است، محکومان به اعدام را به بندي جدا منتقل کردند. در گذشته به زندانيان فرصت داده ميشد تا پيش از اجراي حکم، تماس بگيرند يا غسل کنند؛ اما اکنون خانوادهها معمولاً بعد از اعدام مطلع ميشوند. اجساد بازگردانده نميشود، تنها گواهي فوتي صادر ميکنند.احمد يونس القايد، کارگر 32 ساله يک هتل در عربستان، از جمله اين محکومان بود. او در سال 2016 بازداشت و به اعدام محکوم شد. پس از اعلام تعليق اعدامها، خانوادهاش تصور کردند حکم او به حبس ابد تغيير خواهد کرد. اما در آذر سال گذشته، مأموران به سلولش آمدند و او را همراه دو مصري ديگر بردند.احمد نخستين کسي بود که آن روز گردن زده شد. خانوادهاش هنوز نميدانند پيکرش کجاست.تماسهاي آخردر ميان محکومان، جواني به نام يوسف هنوز زنده است. مادرش هر ساعت گوشي را چک ميکند تا شايد تماس کوتاهش را از زندان دريافت کند. ميگويد: «او تنها ارتباط من با دنياست. فقط صدايش را ميشنوم و سعي ميکنم آرامش پيدا کنم.»يوسف، ماهيگير و غواصي از ساحل درياي سرخ بود. مأموران عربستان ميگويند او را در آبهاي خودشان در کنار لاستيکي يافتند که درونش مواد مخدر پنهان شده بود. همان پرونده براي صدور حکم اعدام کافي بود.مادر يوسف در گروه واتساپي کوچکي عضو است؛ جايي که خانوادههاي زندانيان مصري هر روز خبر سلامتي فرزندانشان را به هم ميرسانند. اما در ماههاي اخير، پيامهاي بد يکييکي رسيدهاند. حالا يوسف ديگر تماس نميگيرد. شنيدهاند بهدليل اعتصاب غذا به بيمارستان منتقل شده است.پيش از اعدام احمد القايد، پيامي از او در همين گروه منتشر شد: «کاري بکنيد… نه براي من. من سهشنبه اعدام ميشوم. براي بقيه 32 مصري کاري بکنيد، همهمان را خواهند کشت.»دادگاههايي بدون دفاعبيشتر خانوادهها ميگويند توانايي پرداخت هزينه را وکيل نداشتند و محاکمهها عادلانه نبود. يکي از مادران ميگويد 11 هزار دلار به وکيلي پرداخت کرده اما او حتي مدارک کليدي را به دادگاه ارائه نکرده است. پسرش پس از آن به او گفته بود: «ديگر پول خرج نکن، بگذار براي خواهرهايم بماند. اگر مرگ سرنوشت من است، بگذار بيايد.»در ميان زندانيان، برخي حتي از شکنجه براي گرفتن اعتراف سخن گفتهاند. يکي از بستگان زندانيان ميگويد: «برادرم هيچوقت اعتراف نکرد، اما همپروندهاش زير شکنجه مجبور شد همه چيز را بپذيرد. خودش گفت اگر از من ميخواستند به قتل هم اعتراف کنم، ميکردم.»مادراني ميان اميد و انکارمادر يوسف هنوز باور دارد که پسرش زنده بازخواهد گشت: «وقتي برگردد، جشن ميگيرم و همه را دعوت ميکنم. خودش ميگفت خوابي ديده که در آن مردم ميخواستند او را بکشند اما نجات پيدا کرده. به او گفتم اين نشانه خداست، نجات پيدا ميکني.»خواهر يکي ديگر از زندانيان اما تصميم ديگري گرفته است: «به مادرم نگفتم که برادرم در صف اعدام است. وقتي او را بکشند، فقط ميگويم طبيعي از دنيا رفت. نميتواند بداند که اعدامش کردند… او هيچ کار اشتباهي نکرده بود.»