مسئولان مملکت بايد رنگ و بوي مردمي داشته باشندشهيد مظلوم آيتالله بهشتي... بطور كلي تداوم اين انقلاب
مسئولان مملکت بايد رنگ و بوي مردمي داشته باشندشهيد مظلوم آيتالله بهشتي... بطور كلي تداوم اين انقلاب در اين است كه ديگر مسئولان مملكت در هر سطحي كه هستند، رئيس جمهور، نخستوزير، وزراء، معاونها، مديركلها، رؤسا، در مركز، در مراكز استان، در شهرستانها، در بخشها و... همه بايد بو و رنگ مردم را بدهند و داشته باشند. هر وقت ديديد خداي ناكرده خط مديريت مملكت دارد به سمت سروران حكومت كننده جداي از مردم، تافتههاي جدا بافته، پرتوقع، پرافاده و بيكاره و بيثمر حركت ميكند، بدانيد كه انقلاب منحرف شده است. اصولاً در اين زمينه بايد بگويم، هنوز كار درست و حسابي انجام ندادهايم... من از همين جا به همه كساني كه كارمند اداره آموزش و پرورش، مدرسه، دوائر و واحدهاي مختلف دولتي هستند ودراين جلسه حضور دارند عرض ميكنم كه توقع مردم، ديگر اين نيست كه يك آقا و يك خانم به اداره به عنوان يك جاي دوشيدن خزانه ملت و فخرفروشي بر مردم نگاه بكند، واگر خوشنفس باشد يك كاري هم براي ملت انجام بدهد وگرنه اگر حقوق براي تأمين نيازهايش كافي نباشد صبح كه آنجا ميرود به فكر كار ديگري بوده و بيرون آنجا به فكر اين باشد كه آيا از همان ميز ميشود پيش از حقوق چيز ديگري هم در آورد يا نه؟ (ميگويند از اين ديگ چوبي حلوا نخورديم! حال من نميدانم چطور از اين ميزهاي چوبي اين قدر حلوا ميخورند؟).ديگر زمان اينگونه برخوردها با مردم سپري شده، ما به ياري خدا وبا حضور آگاهانه و متعهدانه شما خلق خدا، مصمم هستيم طرحهاي اصيلي آماده اجرا كنيم كه بر طبق آن طرحها، بازرس واقعي كاركنان ادارات خود شما مردم باشيد. من موضع انقلاب را در رابطه با سيستم اداره مملكت و طرح خودمان را براي تغيير سياست اداري ميخواهم برايتان بيان كنم! به نظر ما جامعه ما بايد به صورت يك هرم در آيد كه داراي چند ويژگي ميباشد.1- در اين هرم هر انساني كه روي خاك ايران زندگي ميكند جا و مكان دارد، مخصوصاً به گروهها و به افرادي كه خيال ميكنند در نظام جمهوري اسلامي ايران عدهاي بيجا و مكان و بيكار خواهند ماند؛ اين مطلب را با تأكيد ميگويم. شما همين امروز در پيام امام شنيديد كه مخصوصاً بايد مجلس براي زندگي شرافتمندانه و پر سعادت اقليتهاي مذهبي كار مؤثري انجام دهد!2- در اين هرم كسانيكه در رأس يا نقطهاي نزديك به آن قرار ميگيرند بايد از نظر ايمان، انديشه، بينش اسلامي، بينش اجتماعي، تقوا، فضيلتهاي روحي، اهميت دادن به عبادتهاي اسلامي از قبيل نماز، روزه و... و نيزصداقت، امانت، مردمدوستي، عشق به خدمت، توان كار و كوشش، كارداني و كارآيي و غيره... نمونههاي برجسته جامعه باشند. لذا، اجازه نميدهيم يك نفر بياعتنا به اسلام، به نماز و به صداقت وامانت بيايد در رأس يكي از ادارات قرار بگيرد؛ و حتماً شما هم در اين مورد با ما همعقيده هستيد. زيرا اين هميشه از ويژگيهاي ما بوده كه گويي با شما يك جا نشسته و حرفهايمان را با هم زدهايم وعقلهايمان را سر هم كرده و به يك نتيجه رسيدهايم با زبان شما حرف ميزنيم. با شما ميانديشيم، با شما عمل ميكنيم واگر بخواهيم واقعبينانه و متواضعانه به شما عرض كنيم بايد بگوئيم حتي گاهي شما جلوتر از ما ميانديشيد، بهتر از ما ميفهميد، گاهي ما زودتر از شما ميفهميم، گاهي شما زودتر از ما باخبر ميشويد و ما در دوران انقلاب ايران تجربه كرديم، مخصوصاً در سال 57 كه انقلاب تجلي تودهاي و مردمي داشت... بنابراين خصوصيت دوم اين هرم اين است كه هر چه شما رو به رأس هرم ميرويد تا برسيد به رأس كه در آنجا مقام رهبري قرار دارد. امتيازات اسلامي و نورانيت اسلام را در رفتار و گفتار وانديشه واحساس مسئولان بهتر متجلي ببينيد.3- خصوصيت سوم اين است كه اين هرم زنده است مرده نيست؛ جسم نيست؛ جان دارد. بدين معنا كه چنان نيست كه اگر يك نفر در سطوح پايين هرم قرار گرفته، براي اول و آخر جايش همانجاست. واگر در مقطعهاي بالاي هرم ميباشد براي هميشه جايش آنجاست. ديگر ما مملكت هزار فاميل نخواهيم داشت! هرم جامعه ما ميدان و فضاي باز براي تكامل و پيشرفت و كماليابي انسانهاست هر فرد انساني خودش را در اين هرم شناور ميبيند و در اين شناوري ممكن است يك كسي كه آن بالا قرار گرفته آرام آرام عقب بماند. و آنقدر بيايد پائين تا برسد به قاعده هرم؛ ونيز يك كسي در پايين هرم قرار گرفته، سريع و شتابان حركت كند برود تا رأس هرم. هرم جامعه ما بايد نشاندهنده يك جامعه آزاد (آزاد، نه به معناي هرزگي و بيبند وباري) براي كمال انساني، براي سير اليالله و داراي ميدان باز واقعي براي حركت به سوي كمال باشد و براي اينكه اين هرم بتواند با يك چنين آزادي لازم براي تكامل انسانها بوجود آيد چيزها لازم داريم؛ما بايد انسانهاي جامعهمان را از تنگناهاي مصنوعي اقتصادي آزاد كنيم. امروز در اين جامعه، تنگناهاي مصنوعي اقتصادي، براي روستائيان، كارگران، كارمندان جزء دولت، آموزگاران، معلمان و براي بسياري از افراد ديگر به شكل بازدارنده و سرگرمكننده درآمده و نميگذارد آنها و خانوادههايشان فارغالبال از اين نيازهاي اوليه در سير كمال قرار گيرند. لذا بايد اين تنگناها را از بين ببريم. ما در قانون اساسي در فصل اقتصاد به اين نكته توجه دقيق كردهايم. چون قرار بوده قانون اساسي جمهوري اسلامي باشد!... فصل اقتصاد واصول اقتصادي قانون اساسي با دقت و مطالعه تنظيم شده؛ وبه ياري خدا با قوانين تفصيلي مصوب مجلس شوراي اسلامي، «خط نه شرقي نه غربي اقتصاد اسلامي» را عينيت و تحقق خارجي خواهد بخشيد تا معلوم شود نظام اسلامي، نظام سرمايهداري نيست.چرا الگوي بيگانه؟من اين نكته را بارها خطاب به گروههاي چپ، چپنما و التقاطيون گفتهام كه، بياييد بنشينيم صحبت كنيم، ببينيم چه ميخواهيد كه ما در اسلام نميتوانيم تأمين كنيم، تا برويم سراغ مكتبهاي ديگر.سالها دل طلب جام جم از ما ميكردآنچه خود داشت ز بيگانه تمنّا ميكردما در اصول قانون اساسي پيشبيني كردهايم كه با يك برنامهريزي و حركت اقتصادي، وضعي بوجود آيد كه اولاً انسانها براي خودشان كاركنند و امكانات كار آزاد را به صورت فردي، گروهي و تعاوني كوچك، گروههاي بزرگ و تعاونيهاي بزرگ داشته باشند. بند 2 از اصل چهل وسوم قانون اساسي ميگويد: جامعه و دولت وظيفه دارند به همه كساني كه ميخواهند كار كنند اما سرمايه و ابزار كار ندارند، همت گمارند براي توليدي كه بازدهش از آن خود آنهاست، تا ديگر به وسيله صاحبان سرمايه و ابزار استثمار نشوند. واقعاً از اين بهتر چيست؟...منبع - جاودانه تاريخ، ج7، گفتارها 5، صص166 تا 170*تداوم اين انقلاب در اين است كه ديگر مسئولان مملكت در هر سطحي كه هستند، رئيس جمهور، نخستوزير، وزراء، معاونها، مديركلها، رؤسا، در مركز، در مراكز استان، در شهرستانها، در بخشها و... همه بايد بو و رنگ مردم را داشته باشند*هر وقت ديديد خداي ناكرده خط مديريت مملكت دارد به سمت سروران حكومتكننده جداي از مردم، تافتههاي جدا بافته، پرتوقع، پرافاده و بيكاره و بيثمر حركت ميكند، بدانيد كه انقلاب منحرف شده است*توقع مردم، ديگر اين نيست كه يك آقا و يك خانم به اداره به عنوان يك جاي دوشيدن خزانه ملت و فخرفروشي بر مردم نگاه بكند، و اگر خوشنفس باشد يك كاري هم براي ملت انجام بدهد