بسمالله الرحمن الرحیم
در این هفته و در پایان دومین ماه از فصل پائیز که انتظار فراوانی بارندگی در آن میرود، اولین بارش سبک برف و باران، آنهم نه در همه مناطق کشور تجربه شد و فقط زمین خشکیده و ترک خورده از آن نصیبی یافت و بهرهای از آن نصیب سدهای به گل نشسته کشور نشد.
هنوز مشخص نیست بارش دیرهنگام و گذرای اواخر آبان، مرهمی بر زخمهای عمیق زمینهای خشکیده سراسر کشور بوده باشد یا نه و لذا نباید به این اندک بسنده کرد و با بیخیالی، روزگار گذراند. قطعاً خشکسالی و کمبود منابع آب با «فرهنگسازی» و «مدیریت مصرف» درمان میشود. هرچند به نظر میرسد با افزایش دمای زمین و گسترش پدیدههای شدید اقلیمی، خشکسالی، دیگر پدیدهای محدود به کشوری خاص نیست و از اروپا تا آفریقا، از چین تا آمریکای جنوبی، کشورها با کمبود آب دست و پنجه نرم میکنند اما این پدیده جهانی، پاسخهایی محلی میطلبد که متاسفانه در کشور ما تا دقیقه 90 و تا زمانی که کارد به استخوان نرسد، خبری از راهحل و مدیریت بحران وجود ندارد.
در این هفته موضوع «قاچاق سوخت» باز به صفحات رسانهها راه یافت و به عنوان زخمی کهنه، در حوزه انرژی کشور، سر باز کرد. به گفته معاون وزیر نفت روزانه حداقل 20 میلیون لیتر فرآوردههای نفتی از کشور قاچاق میشود. فرمانده کل انتظامی کشور نیز با هشدار نسبت به سهمیه بیضابطه سوخت در کشور، بر ضرورت مبارزه جدی با قاچاق سوخت که سرمایه ملی کشور را به تاراج برده و جیب عدهای دلال و قاچاقچی را پر میکند، تأکید دارد و این موضوع همزمان شد با اعلام خبر دستگیری اعضای یک باند بزرگ سازمانیافته قاچاق سوخت که 167 همت گردش مالی داشت. به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده که این هشدارها و شواهد به راهکارهایی علمی و ضربتی برای جلوگیری از این شبکههای فساد مالی و قاچاق ثروت ملی تبدیل شوند.
این روزها که دستگاههای اجرایی و برنامهریزان مالی کشور در گیرودار تنظیم بودجه سال آینده هستند، کارشناسان اقتصادی، بودجه 1405 را در محاصره مشکلات بزرگ مالی و تصمیمگیریهای سخت ارزیابی میکنند که دولت و مجلس باید راهحلی برای شوکهای بزرگ اقتصادی پیش رو بیابند.
واقعیت اینست که بودجه سال 1405 یکی از پیچیدهترین بودجههای سالهای اخیر است. دلیلش هم تنگتر شدن دایره سخت و نفسگیر تحریمها از یکسو و تورم بسیار بالایی است که بر گرده مردم فشار میآورد و از سوی دیگر ادامه کمبودهای سنگین در بخش انرژی، اعم از آب، برق، گاز، سوخت و حاملهای انرژی.
لذا از هماکنون مشخص است که افق تورمی سال آینده بسیار سنگین است و شوکهای قیمتی بحرانآفرین و خطرناک نیز جامعه را تهدید میکند و بودجهنویسی در چنین شرایطی بسیار خطیر و دشوار بوده و عزم جدی دولت و مجلس را میطلبد.
در این هفته، سیاسیکاری تروئیکای غرب برای کشاندن پرونده ایران به شورای امنیت، خبرساز شد. غربیها که مسیر تعامل ایران و آژانس را هرگز در راستای منافع خود ارزیابی نمیکنند، برای نشست آخر هفته (امروز و فردای) شورای حکام آژانس در وین بر طبل عدم دسترسی به مراکز هستهای ایران پس از حملات آمریکا و اسرائیل میکوبند و آنرا به معنای خروج از مسیر فنی تلقی میکنند و در حالی که به ادعای ترامپ همه مراکز هستهای ایران از بین رفته و چیزی باقی نمانده که بخواهد مورد بازرسی ماموران آژانس قرار بگیرد.
مجموعه گزارشها در این باره حاکی از وجود فضایی مبهم و پیچیده در آژانس علیه ایران دارند، روندی که از بمباران تأسیسات هستهای کشورمان توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی آغاز شد و در برههای با حُسن نیت ایران در توافق قاهره امکان حل و سادهسازی آن رفت اما اقدام کشورهای اروپایی در بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت، گامهای آینده را نه از سوی ایران بلکه از سوی آژانس و تروئیکای غرب، مخاطرهآمیز کرده است.
در بررسی رویدادهای خبری خارجی هفته، به تحولات فلسطین اشغالی میپردازیم که همچنان مهمترین عنوان خبری رسانههای جهان را تشکیل میدهد. با گذشت حدود 40 روز از اعلام آتشبس در غزه، حملات روزمره و بیوقفه ارتش صهیونیستی به مناطق مختلف نوار غزه ادامه دارد و در همین مدت، بیشتر از یکهزار فلسطینی در همین حملات، کشته و زخمی شدهاند. نخستوزیر جنایتکار رژیم صهیونیستی و دیگر سران این رژیم، ابائی ندارند که به این کشتار اذعان کنند و در موارد متعدد، غزه را به حملات گستردهتر تهدید کردهاند. سازمانهای بینالمللی و حقوق بشری ضمن هشدار نسبت به اوضاع وخیم در غزه، خواستار اقدام جهانی برای نجات ساکنان غزه شدند.
همزمان با ادامه حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی، برودت هوا و بارندگی برای عمده ساکنان غزه، که در چادرها و ویرانههای به جا مانده از بمبارانها زندگی میکنند، مشکلات و مصایب را دوچندان کرده است.
در تحولی دیگر و در راستای اعمال فشار و تعدی بیشتر به حقوق فلسطینیها، آمریکا قطعنامهای را در شورای امنیت به تصویب رساند که مسیر اعاده قیمومیت بر غزه را هموار میسازد. این قطعنامه، تشکیل شورایی متشکل از کشورهای مورد نظر آمریکا برای اداره غزه را میسر میسازد. قطعنامه مصوبه به شکل صریح، حقوق اساسی و بر حق فلسطینیها ازجمله حق این ملت در پایان یافتن اشغالگری، تعیین سرنوشت و تاسیس کشور مستقل را نادیده گرفته و به صهیونیستها، در قبال بازخواست برای جنایاتشان در غزه، مصونیت میدهد. واقعیت این است که آمریکا از طریق این قطعنامه و اقدامات سیاسی تلاش دارد اهدافی را محقق سازد که رژیم صهیونیستی طی دو سال عملیات نظامی آن را دنبال میکرد و به آن نرسید. در این میان، رفتار کشورهای عربی و اسلامی، ضربهای دیگر بر آرمان فلسطین بود و این کشورها به جای اینکه برای احقاق حقوق ملت فلسطین تلاش کنند، با مشارکت در سیاستهای صهیونیستها، ازجمله همراهی در مصوبه اخیر شورای امنیت، به تضعیف جایگاه فلسطین دامن میزنند.