موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13181
نظامات اجتماعي و اقتصادي از ديدگاه شهيد مظلوم آيت‌الله بهشتياز ديدگاه آيت‌الله بهشتي سه نوع نظام اجت

نظامات اجتماعي و اقتصادي از ديدگاه شهيد مظلوم آيت‌الله بهشتياز ديدگاه آيت‌الله بهشتي سه نوع نظام اجتماعي را مي‌توان از يكديگر تفكيک نمود.1- نظام اجتماعي که دين و عقيده ديني را يک امر فردي، شخصي و اداره اجتماع و مسئوليت‌هاي اجتماعي را يک امر اجتماعي مي‌داند. اين نظام، براي مسئوليت‌هاي اجتماعي يک سلسله شرايط حقوقي را در نظر مي‌گيرد که «احياناً» باهر دين و مذهبي مي‌تواند سازگارباشد. (جاودانه تاريخ، گفتارها3، ص 204) به بيان ديگر در اين نوع نظام اجتماعي براي احراز مسئوليت‌ها دين و مکتب نقشي ندارد و هر فردي با هر کيش و آييني مي‌تواند مسئوليتي را در جامعه عهده‌دار شود. شهيد بهشتي براي تبيين اين نوع نظام اجتماعي مي‌گويد: از ديد اين نظام يک معلم خوب معلمي است که جدي، منظم، دلسوز و آزاد منش باشد امّا اينکه چه ديني دارد مهم نيست.2- نظام اجتماعي که سلسله شرايط حقوقي را بر مبناي يک دين پايه ريزي مي‌نمايد امّا در احراز مسئوليت‌ها و وظايف متدين بودن به آن دين را شرط و معيار اصلي قرار نمي‌دهد. يعني به نوعي نسبت به اين شرط بي‌تفاوت است. ايشان در تبيين و توضيح اين نظام اجتماعي مي‌گويد: از آنجايي که صاحبان حکومتي نظام معتقد هستند که «از کوزه همان تراود که در اوست»، معتقد مي‌شوند که يک معلم خوب معلمي است که فقط به تدريس خود بپردازد و نبايد به گونه ا‌ي رفتار نمايد که از لابه لاي گفتار و کردارش الحاد و بي‌ديني به چشم بخورد.3- نظام اجتماعي که سلسله شرايط حقوقي را بر مبناي يک دين خاص مثلاً اسلام پايه ريزي مي‌نمايد و در احراز نقش‌ها و مسئوليت‌ها متدين بودن و متعهد بودن به آن دين را معيار اصلي و شرط اصلي نظام اجتماعي قرار مي‌دهد. ايشان در تبيين اين نظام اجتماعي مي‌گويد: يک معلم خوب در اين نظام علاوه بر اينکه بايد جدي، منظم، دلسوز و آزاد منش باشد، بايد داراي ساخت فردي مکتبي باشد.به اعتقاد آيت‌الله بهشتي، نظام اجتماعي حاکم بر جامعه اسلامي، بايد نظام اجتماعي ديني (سومين نظام اجتماعي) باشد، يعني در جامعه اسلامي، مکتبي بودن و اسلامي بودن بايد شرط و معيار اصلي در انتخاب افراد جهت احراز مسئوليت‌ها، باشد. قوانين و شرايط حقوقي درجامعه اسلامي بر مبناي دين و مکتب اسلام بايد وضع گردند.عدل، بنيان و اساس جامعه اسلاميشهيد بهشتي بنيان و محور اساسي جامعه اسلامي را عدل با تأکيد بر عدل اخلاقی - معنوي مي‌پندارند. به اعتقاد ايشان اين جهان و انسان بر پايه اعتدال و هماهنگي آفريده شده است و قانون تکويني خداوند قانون عدل است. از نظر ايشان عدل شقوق مختلفي به خود مي‌گيرد؛ عدل اخلاقي_ معنوي، عدل اقتصادي، عدل اجتماعي. همه شقوق عدل به هم پيوسته و مربوطند و تحقق هر يک به ديگري وابسته است و متقابلاً در يکديگر تأثير و تأثر دارند. همه اينها با هم قسط جامع را تشکيل مي‌دهند، منتهي مسأله مهم اين است که عدل اخلاقي_ معنوي اصل است يعني زير بناي ساير شقوق عدل، عدل اخلاقي_ معنوي است. به طور کلي، اگر در برهه‌اي از زمان مجبور به قرباني کردن عدل اخلاقي براي رسيدن به عدل اجتماعي و اقتصادي باشيم، حق نداريم اولويت را به آنها بدهيم.شهيد بهشتي براي رسيدن به عدل دو منبع را معرفي مي‌نمايند.1- تعاليم اسلامي شامل قرآن (بينات الهي) وسنت (تعاليم انبياءو ائمه هدي)ايشان با استناد به آيه 24 سوره حديد «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الکتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط» بيان مي‌دارند؛ انسان به حکم خليفة اللهي خويش در جهان مسئول اقامه عدل است و مأمور به اينکه احکام خداوند و جامعه آرماني مورد نظر خداوند را در جهان محقق کند. مسئوليت انسان اين است که در پرتو بينات الهي و به پيروي از انبياء خدا و ائمه هدي قسط را برپا دارد. بنابراين با توجه به نص صريح قرآن کريم، براي آنکه در جامعه اسلامي عدل به وجود بيايد بايد براساس تعاليم انبياء عمل گردد.2- تجسم عيني قانونشهيد بهشتي معتقد است، براي بر پايي عدل در جامعه، ميزان ديگري رانيز علاوه بر قانون بيان شده بايد در اختيار داشته باشيم، بايد تجسم عيني قانون وتجسم عيني قسط همه جانبه اسلامي را نيز پيش رو داشته باشيم و آن امام (جامعه)است. به اعتقاد ايشان امام در تحقق بخشيدن به قسط و توانا کردن مردم بر اقامه قسط نقش بنيادي دارد. ايشان معتقدند، نظام قسط اسلامي نظام امامت عدل است، نه بدين معنا که عدل منحصر در امام باشد، بلکه امام در رأس است. پس از امام، عدالت نيز در سايرين شرط است. به عبارت ديگر ايشان امامت را يک امر يکپارچه مي‌دانند که عدل و عدالت درتمام مراحل امامت، رهبري و زعامت، احکام فقهي، به عنوان شرط اصلي ذکر مي‌شود. منظور آن که نه فقط امام امت بايد عادل باشد،امام جماعت نيز بايد عادل باشد.درهمه موارد و همه جا عدالت شرط اصلي است. ايشان به حدي عدالت را در جامعه اسلامي مهم مي‌دانند که مي‌گويند: «در يک نظام اسلامي بايد پشت سر يک يک اين مقامات مسئول بتواني نماز جماعت بخواني.» (گفتارها2، ص 75) شايد بتوان علت توجه بسيار شهيد بهشتي را به عدل و عدل محور دانستن جامعه اسلامي، در اين عقيده ايشان دانست که بيان مي‌دارند «در جامعه‌اي که بناست مردم را به سوي عدل جامع ببريم آنهايي که جامعه را اداره مي‌کنند بايد جامعه را بر حول محور عدل اداره نمايند». (گفتارها3،ص 78) شهيد بهشتي معتقدند، اگر عضوي از جماعت تو سط ميکروبي آسيب ببيند، عضوها‌ي ديگر نيز در معرض آسيب ديدن قرار مي‌گيرند و سلامت خود را از دست مي‌دهند. از اين گفته ايشان چنين برداشت مي‌شود که ايشان به مسأله جامعه يک نگاه سيستماتيک و کل‌گرا دارند که اجزا در کل قابل بررسي هستند.نظام اقتصاديشهيد بهشتي در زمينه اقتصاد چند مسأله را مورد توجه قرارمي دهد.به اعتقاد آيت‌الله بهشتي، نظام و سيستم اقتصادي اسلامي يا زير بناي نظام اقتصادي در اسلام بايد با جهان بيني عمومي اسلام يا فلسفه اسلام هماهنگ باشد. البته قابل ذكر است كه ايشان اين هماهنگي و متناسب بودن با جهان بيني را براي همه نظامهاي قانوني الزامي مي‌دانند. اگر نگاهي اجمالي به جهان بيني اسلام از ديدگاه شهيد بهشتي داشته باشيم، مشاهده مي‌کنيم که ايشان معتقدند: «از منظر اسلام، انسان موجودي اين جهاني است که روح و جسمش از عوامل موجود در عالم طبيعت متأثرمي شود؛ اراده و فکرش تحت تأثير عوامل طبيعي و اين جهاني است، کارش با وضع موجود و محيط زندگيش ارتباط دارد، تاحدي که اگر محيط زندگي انسان را عوض کنيد، طرز فکرش، وضع کار ارگانهاي بدنش (جسمش) به مقدار قابل توجهي نيز تغيير مي‌کند. نشاط و بي‌نشاطي جسم و جان انسان تا حدود زيادي به محيط مربوط مي‌شود. اين محيط شامل طبيعت،اقتصاد، تعليم و تربيت، ارزش‌هاي معنوي و ايده‌ها است که از ديدگاه اسلام اين يعني جهان بيني. از ديدگاه اسلام حيات و زندگي انسان با مرگ پايان نمي‌پذيرد، بلکه زندگي و حيات او پس ازمرگ نيز ادامه دارد. آينده انسان، آينده چند سال و اندي نيست، آينده‌اي بس طولاني است. با توجه به اين نوع جهان بيني، نظام و سيستم قانوني که ساخته مي‌شود، بايد به اين آينده طولاني توجه داشته باشد، در غير اين صورت با جهان بيني اسلام هماهنگ و متناسب نخواهد بود. از ديدگاه کسي که حيات انسان با مرگ در اين دنيا خاتمه مي‌يابد، يعني به حيات انسان تا لحظه مرگ معتقد است، يک سيستم قانوني حد اقل بايد تا لحظه و زمان مرگ براي او فکر کند. با توجه به اين مطلب طبيعي است كه، با آن نوع نگاهي که در جهان بيني اسلام نسبت به آينده انسان حاکم است،جامعه‌اي که برمبناي اسلام و مکتب پي ريزي مي‌گردد، براساس اين نوع جهان بيني ساخته شود و در نظام‌ها‌ي اقتصادي و اجتماعي نيز اين هماهنگي و تناسب رعايت گردد.از نگاه ايشان، «نظام و سيستم قانوني اسلام يک نوع سيستم قانوني است که قانون در آن سيستم از ديد مصالح همه انسان‌ها وضع مي‌شود، نه از ديد مصالح يک فرد يا يک گروه، نه از ديد مصالح يک طبقه، نه از ديد مصالح يک ملّت، بلکه از ديد مصالح انسان‌ها، همه انسان ها. سيستم قانوني اسلام سيستمي است که در آن قانون از ديد مصالح عموم انسان‌ها وضع مي‌شود و نه فرد و گروه معين، نه طبقه معين ونه ملّت معين يا نژاد معين». (گفتارها 2، ص58)*شهيد بهشتي بنيان و محور اساسي جامعه اسلامي را عدل با تأکيد بر عدل اخلاقي - معنوي مي‌پندارند*شهيد بهشتي: در يک نظام اسلامي بايد پشت سر يک يک مقامات مسئول بتواني نماز جماعت بخواني