موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13181
پيرامون انتشار کتابهاي دروغين و ورود آنها به فهرست آثار منتشره ايران؛زايش‌هاي زودهنگام هوش مصنوعيفري

پيرامون انتشار کتابهاي دروغين و ورود آنها به فهرست آثار منتشره ايران؛زايش‌هاي زودهنگام هوش مصنوعيفريبرز خسروي، استاد علم اطلاعات و‌دانش شناسي و معاون سابق کتابخانه ملي می‌گوید: در سال جاري، طي کمتر از شش ماه، نويسنده‌اي 426 اثر را ـ به‌صورت مستقل يا مشترک ـ به اداره مربوطه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ارائه کرده است. اين آثار نيز، پس از تأييد اوليه، براي دريافت فيپا به کتابخانه ملي ايران ارسال شده‌اند.مطابق رويه جاري، اداره کل توسعه کتاب و کتاب‌خواني مسئوليت بررسي و صدور مجوز نشر را برعهده دارد و همواره تعيين‌کننده حدود مجاز در محتوا بوده است. به‌ياد داريم که در سال هفتاد و پنج اين حدود گاه چنان تنگ و بيمارگونه مي‌شد که حتي تصوير گاندي به دليل «عدم رعايت پوشش مناسب» بايد حذف مي‌شد؛ رباعيات خيام با وجود چاپ‌هاي متعدد، با اصلاح 15 مورد امکان انتشار ‌يافت؛ و از ديوان مجد همگر، شاعر قرن هفتم، بيش از 50 بيت حذف شد. حتي آثار تاريخي چون تاريخ جهانگشاي جويني، سه سال در دربار ايران فوريه، و تاريخ ايران سرجان ملکم، علي‌رغم تجديد چاپ‌هاي متعدد، مشمول اصلاحات مميزان شدند.نمي دانم دايره بررسي و مميزي کتاب طي زمان چقدر دچار قبض و بسط شده است، اما ظاهرا همچنان انتشار هر کتاب منوط به طي مراحل رسمي و بررسي محتوايي است.سؤال اين است که چگونه چنين انبوهي از آثار در مدت‌زماني کوتاه امکان ثبت يافته است؟ آيا بررسان محترم متوجه نشده‌اند که تأليف 426 اثر در کمتر از شش ماه، حتي براي پرکارترين نويسندگان تاريخ نيز ناممکن است؟آيا متوجه نشده‌اند که چگونه ناشري به يکباره طي چند ماه صدها کتاب را براي گرفتن مجوز ارائه داده است؟اينان چنان عجله‌اي در انتشار داشته اندکه دربرخي از کتابها حتي فرصت حذف گفت‌وگوهاي خام با هوش مصنوعي را هم نداشته اند!. با اين همه، اين آثار به‌عنوان بخشي از توليد سالانه نشر کشور ثبت خواهند شد.معتقدم بهره گيري از فناوري‌هاي نوين، به ويژه هوش مصنوعي تحولات شگرفي را در همه نهادهاي انساني و توليدات فکري ايجاد خواهد کرد.در آينده‌اي نه چندان دور مفاهيم کتاب وکتابخانه، مقاله، مدرسه، دانشگاه، پژوهش و... دگرگون خواهند شد.تا آن فرگشت و انقلاب ودر وضعيت فعلي بهره گيري روشمند از اين فناوري‌ها مي‌تواند بر کيفيت و عمق توليدات فکري بيفزايد اما اينگونه خامخواري‌ها مي‌تواند پيامدهاي نگران‌کننده‌اي براي فرهنگ و اخلاق علمي در پي داشته باشد. ضروري است دست اندرکاران حوزه فرهنگ به ابعاد و پيامدهاي منفي آن توجه کرده، راه‌هايي براي جلوگيري از اين رفتار سوء بيابند. به بعضي از آنها اشاره مي‌شود.1. تخلف در اخلاق پژوهشي و نقض حقوق مؤلفتوليد ماشيني انبوه آثار، بدون زايش علمي يا ادبي را، شايد بتوان نوعي تقلب پژوهشي محسوب کرد.محتواي توليدشده با هوش مصنوعي غالباً از منابع متنوع گردآوري مي‌شود، بي‌آنکه به ذکر منبع پايبند باشد.2. بي‌اعتبار شدن فرآيند تحقيق و تأليفپژوهش و تأليف سنتي نيازمند زمان، تأمل و تفکر انتقادي است؛ حذف اين مراحل، ارزش کار پژوهشگران واقعي را زير سؤال مي‌برد. نتيجه، کاهش اعتماد عمومي به کتاب‌ها و انتشارات است.3. تضعيف بازار کتاب و آسيب به نويسندگان اصيلاشباع بازار از آثار کم‌کيفيت، عرصه را بر نويسندگان مستقل و ناشران جدي تنگ مي‌کند.خوانندگان نيز با مواجهه با محتواي سطحي، ممکن است از کل عرصه کتاب و نشر سرخورده شوند.4. سوءاستفاده از فناوري و ضرورت تنظيم مقرراتهوش مصنوعي مي‌تواند ابزار ياري‌رسان در پژوهش باشد، اما استفاده بي‌ضابطه از آن تهديدي جدي براي اصالت و خلاقيت است.وزارت فرهنگ، انجمن‌هاي صنفي ناشران و پلتفرم‌هاي فروش بايد سياست‌هاي روشن براي پيشگيري از انتشار چنين آثار تدوين کنند.5. فريب مخاطب و بحران اعتمادبسياري از خوانندگان از ماهيت ماشيني اين گونه آثار بي‌خبرند و آن را حاصل انديشه انساني مي‌پندارند.در بلندمدت، اين امر مي‌تواند اعتماد عمومي به کتاب و رسانه‌هاي مکتوب را کاهش دهد.6. لزوم آموزش و آگاهي‌بخشيجامعه بايد نسبت به پيامدهاي اين نوع تأليفات آگاه شود.تقويت مهارت تشخيص محتواي اصيل از تأليفات ماشيني براي مخاطبان ضروري است.آموزش سواد اطلاعاتي توسط متخصصان علم اطلاعات مي‌تواند يکي از راهکارها باشد.7. مسئوليت پلتفرم‌هاي توزيع و فروش کتابپلتفرم‌هايي نشر کتاب بايد سياست‌هاي شفاف‌تر و ابزارهاي هوشمندتري براي تشخيص محتواي ماشيني به‌کار گيرند.8. ضرورت پاسداشت ارزش‌هاي انساني در توليد علم و هنرکتاب، تنها وسيله انتقال اطلاعات نيست؛ بلکه بازتاب تجربه، خلاقيت و نگاه منحصربه‌فرد انساني است.جايگزيني کامل اين فرايند با توليد ماشيني، به تدريج روح پژوهش، اصالت و نوآوري را از عرصه‌هاي علمي و فرهنگي خواهد زدود.سخن پايانياگرچه هوش مصنوعي مي‌تواند هم‌يار پژوهشگران و نويسندگان باشد، اما استفاده ابزاري و بي‌ضابطه از آن، زايش‌هاي زودهنگامي را مي‌تواند رقم بزند که بيش از آن‌که مايه افتخار باشد، زنگ خطري جدي براي فرهنگ و انديشه است. وظيفه جامعه فرهنگي و نهادهاي مسئول، صيانت از اصالت و اعتبار نشر است، پيش از آن‌که ميراث مکتوب ما به انبوهي از متون بي‌روح و بي‌اعتبار بدل شود.