امام خميني:کاري نکنيد مردم آزرده شوند، اين خطر بزرگي است...توجه بکنيم که ما تحت تأثير يک مکتبي از مک
امام خميني:کاري نکنيد مردم آزرده شوند، اين خطر بزرگي است...توجه بکنيم که ما تحت تأثير يک مکتبي از مکتبهاي دنيا واقع نشويم. ما تحت تأثير قرآن باشيم، تحت تأثير احاديث از ناحيه پيغمبر - صليالله عليه و آله - اگر اينطور بشود کارها زودتر ميگذرد و کارها بهتر ميگذرد؛ و نظر مردم به شما، همان نظري است که حالا هست. اگر ده مرتبه اينطور اتفاق بيفتد که يک عدهاي که اکثريت - فرض کنيد - هستند، اينها يک چيزي بگويند، يک عدهاي هم در اقليت باشند چيز ديگر بگويند، برود در شوراي نگهبان و رد کند، اکثريت را رد کند، نقض کند، اگر چندين دفعه اينطور بشود مردم آزرده ميشوند. يعني آن شناخت مردم از شما ممکن است يک وقت خداي نخواسته، تغيير بکند و اين از بزرگترين خطرهايي است که براي مجلس اسلامي است و براي اسلام است.خطر بزرگ اين است که امروز احتمال ميرود که آن خطر براي ما باشد، اين است که يک وقت ملت از حکومت برگردد. ملت را ديگران نميتوانند برگردانند. آمريکا هرچه به حکومت ما فحش بدهد و به مجلس ما فحش بدهد يا به افراد فحش بدهد، پيش مردم، اينها معتبرتر ميشوند. و از آن طرف ديگران، منحرفين هرچه شما را بدگويي کنند برايتان بهتر است. مصيبت آن وقت بود که از شما تعريف کنند. اگر چهار مرتبه آمريکا، من آن اوايل ميگفتم اين را که اينها نميفهمند چطور اشخاص را زمين بزنند، چهار دفعه تعريف کنند از يک کسي، تعريف کنند از يک چيزي، وقتي تعريف کردند، مردم ميفهمند اين عيبي دارد که اينها تعريف ميکنند از او، لکن خدا خواسته است که اينها نفهمند. اگر چند مرتبه مردم ببينند که در مجلس، آنهايي که فرستادند در مجلس و همه را به ديانت ميشناسند، اينها رأيهايي ميدهند که فقهاي شوراي نگهبان براي خاطر مخالفتش با اسلام رد ميکند، خوب، درشان شبهه پيدا ميشود. شما کاري بکنيد که تحت تأثير هيچ کس، خودتان را از تمام مکاتب دنيا تبرئه کنيد و نصب العين شما اسلام و قرآن و احاديث اسلامي باشد؛ منتها چه احکام اوليه، چه گاهي احکام ثانويه. اگر اين طور بشود، شوراي نگهبان رد نميکند ديگر. و من خوف اين را دارم که يک مدتي که شما گفتيد و آنها نپذيرفتند، مردم درشان شبهه پيدا بشود، چنانچه اين خوف براي دولت هست. اگر دولت همان مسير مردم را سير کند، اگر دولت با اين مردمي که در صحنه بودند، چه از بازرگانانشان و چه از - عرض ميکنم که - ديگر مردمشان و چه از کاسبهاي جزئشان، همه اينها - الّا نادري که هيچ وقت نبودند - اگر دولت کاري بکند که اينها را يک وقتي همه را ناراضي کند، از حيث اينکه مالياتها را زياد کند بدون وجه، از حيث اينکه جرم براي تأخير ماليات بدون وجه، از اينکه جريمه براي يک مسائل قرار بدهد بدون وجه، و همينطور قضاتي که در اطراف هستند، اگر خداي نخواسته، طريقشان را يک نحوي قرار بدهند که مردم کم کم شک در اينها بکنند، آن روز است که براي ما مصيبت پيش ميآيد؛ آن روز است که نه جنگ ميتواند پيروز بشود و نه مجلس ميتواند موفق باشد و نه دولت؛ آن روز است که بايد فاتحه را بخوانيم.صحيفه امام، جلد 17، صفحه 250 و251